سال جهش تولید با مشارکت مردم
امروز چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ ۱۵:۵۴

اخبار

مدیریت درد مزمن : لزوم تغییر نگرش ها ، اهداف و راهبردها

یکی از مشکلات عمده نظام سلامت شیوع روز افزون درد مزمن و عدم موفقیت در مدیریت درد مزمن است. هر چند مطالعات زیادی در رابطه با مدیریت این نوع درد در سراسر دنیا انجام شده, تخصص های مرتبط با درد و مراکز تحقیقاتی درد مزمن دردانشگاه ها و مراکز علمی ایجاد شده و متعاقب آن روش ها و مدل های درمانی و مراقبتی مختلفی نیز ارائه شده است اما درد مزمن همچنان به عنوان یک معمای دشوار و چند وجهی, پیش روی سیاست گذاران و متولیان نظام سلامت قرار دارد.

 

با تغییر الگوی زندگی بصورت کاهش تحرک و افزایش وزن ، افزایش  میزان طول عمر و روند رو به رشد پدیده سالمندی، درد مزمن به یک اپیدمی تبدیل شده  و باعث کاهش کیفیت زندگی در افراد مبتلا به درد مزمن و خانواده آنها گردیده و هزینه های  مستقیم و غیر مستقیم زیادی به  بیمار ، خانواده و جامعه تحمیل خواهد نمود.  اگر این مشکل بصورت اساسی  برطرف نشود عواقب ناشی از آن بی شمار خواهد شد.  حال با این پرسش مهم مواجه هستیم که مشکل کجا است و چگونه می توان آن را برطرف نمود ؟ به نظر می رسد استفاده از نظریه فرآیندی می تواند راه حل اصلی باشد.  در همین زمینه گام اول ارزیابی دقیق و تبیین صحیح مشکل است که متعاقب آن بتوان گام های بعدی را به درستی برداشت و  به پیامد مورد انتظار دست یافت.

به منظور تبیین یک پدیده راه های مختلفی وجود دارد ازجمله مثال زدن، مقایسه کردن ، توضیح دادن و .... در همین زمینه تببین صحیح درد مزمن نقش مهم و کلیدی در مدیریت موفق آن خواهد داشت.  یکی از نکات مهم در تبیین درد مزمن تغییرنگاه جامعه و تیم سلامت  به درد مزمن است  و ضروری است که به عنوان یک بیماری به آن نگریسته شود.  از دیرباز مدیریت درد مزمن به عنوان یکی از بخش های مهم و  اساسی حقوق بشر در نظر گرفته شده  اما اقدام عملی مشخصی بویژه در کشورهای درحال توسعه به منظور اجرایی شدن آن برداشته نشده است. در ادامه، درد مزمن باید به عنوان یک  پدیده چند وجهی که دارای  ابعاد بیولوژیک, جسمی, روانی, اجتماعی و مذهبی است در نظر گرفته شود.

گام دوم  انجام ارزیابی دقیق در مورد هر بیمار و بر اساس الگوی  چندوجهی درد مزمن است بصورتی که با مشارکت تیمی متشکل از کادر درمانی چند تخصصی انجام شود و  بیمار  مبتلا به درد مزمن یکی از اعضای اصلی آن خواهد بود. نکته مهم  توجه ویژه  به ابعاد روانی درد  بوده که از نکات ضروری خواهد بود.

گام سوم  تعیین هدف گذاری درمانی و مراقبتی برای هر بیمار بصورت منحصر بفرد و متناسب با ارزیابی چند وجهی انجام شده از وی خواهد بود.  ایجاد انتظارات واقعی از درمان که با مشارکت بیماران انجام شود در موفقیت اقدامات انجام شده ، پیگیری درمانی و دسترسی به نتایج نقش مهمی دارد. برای مثال در بیمار سالمند مبتلا به مزمن درد که دچار تخریب مفصل زانو پیش رفته باشد شاید یکی از بهترین انتخاب های درمانی تعویض مفصل زانو باشد ، اما این اقدام برای تمام بیماران امکان پذیر نخواهد بود . زیرا هزینه هنگفت عمل جراحی،  مشکلات مالی بیماران ، بیماری های زمینه ای ، مراقبت های پس از عمل ازجمله مشکلاتی است که انتخاب این شیوه درمانی را برای افراد محدود می سازد و بناچار باید از شیوه های جایگزین استفاده نمود. ضروری است که درکنار هدف کلی ، اهداف جزئی و ویژه تدوین گردد. به همین منظور اهدف گام به گام و تدریجی تعیین شود مثلاً بیمار مبتلا به درد مزمن که  قادر به راه رفتن نیست , گام اول توانایی راه رفتن در اطراف تخت با کمک مراقبین است ، گام بعدی توانایی راه رفتن در اطراف تخت بدون کمک مراقبین است . گام های بعدی شامل  افزایش مسافتی است که  بیمار می تواند راه برود و به همین صورت دیگر اهداف  تنظیم می شوند.  تعیین این اهداف بصورت شاخص می تواند در ارزیابی پایانی مفید واقع شود.

گام چهارم برنامه ریزی برای انجام اقدامات است، در این زمینه توجه به نکات قوت و ضعف حاصل شده از ارزیابی چندوجهی کمک کننده خواهد بود. استفاده از الگوهای علمی مدیریت تغییر رفتار می تواند مشکلات بعدی را کمتر نماید.  بدین منظور استفاده از شبکه های حمایتی و تدوین برنامه با مشارکت بیمار و خانواده و یا مراقبین  بسیار مهم است.

گام پنجم  اجرای اقدامات است که با مشارکت بیمار و متناسب  با شرایط بیمار انجام شود ، استفاده از کار تیمی ضروری است .در همین رابطه  به منظور مدیریت درد می توان از شیوه های مختلف کاهش و کنترل درد, متناسب با وضعیت بیمار استفاده نمود . توجه به ایمنی بیمار  همچون عوارض دارویی  و مشکلات زمینه ای ضروری است و یکی از نکات مهم در این زمینه پیروی بیمار از برنامه ها  و اقدامات و تداوم  اجرای آن ها خواهد بود. استفاده از شیوه های مختلف تشویق بیمار و ایجاد انگیزه مثبت در بیمار نقش اساسی و مهمی دارد.

گام ششم و آخر ارزیابی پایانی است که  بررسی دقیقی انجام شود تا مشخص گردد به چه میزان اهداف کلی و ویژه تعیین شده  محقق شده است؟در این میان شاخص محور بودن و  اندازه گیری شاخص های تعیین شده در مراحل قبلی ضروری است. در ادامه تدوین برنامه برای اقدامات بعدی خواهد بود تا تمامی اهداف محقق گردد. و درد بیمار بصورت واقعی مدیریت شود.

نتیجه گیری:
تغییر نگرش ها، اهداف و استراتژی ها برای مدیریت موفق درد مزمن ضروری است. استفاده از مدل فرایندی می تواند به عنوان یک راه حل کلیدی برای آن عمل نماید، که به ترتیب از 6 مرحله شامل بررسی صحیح مسئله، ارزیابی دقیق چند بعدی مشکل، تعیین اهداف درمانی با استفاده از شیوه فردی سازی، برنامه ریزی دقیق، اجرای صحیح اقدامات با مشارکت بیمار و استفاده از کار گروهی و ارزشیابی دقیق تشکیل شده است.

 

دکتر منوچهر شیرازی

دکترای پرستاری

مسئول برنامه ریزی و بهبود کیفیت بهداشت و درمان صنعت نفت اهواز


منبع:

International Journal of Musculoskeletal Pain prevention. 2021;6(2): 477-490


۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ ۱۰:۳۲
روابط عمومی بهداشت و درمان صنعت نفت اهواز |
تعداد بازدید : ۶۲۲

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید